میان هر نفسی که میکشم همهمه ای است از همه پنهان
اما از تو چه پنهان ؟
میان هر نفسی که میکشم تـــو هستی که میکِشم تو را ، که میکُشی مرا
.
.
.
دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست !
.
.
.
مواظب خودت باش
یک تار موی تو شاهرگ من است !
.
.
.
به خاطر خاطره هایت ، خاطرت در خاطرم ،
خاطره انگیز ترین خاطره هاست
.
.
.
گرچه همه بودند
اما تو که نبودی ، بودن ِ همه نبودن بود ، تا بودن
تو نبودی و من در فزاقت ، تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم
.
.
.
بهتر بودن ، بهتر از اینه که وانمود کنی که بهترینی
.
.
.
یادم باشه که یادت باشه که یادم بیاری که یادت بدم که یاد بگیری
که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره اینو یادت نره . . !
.
.
.
یادته یادم دادی یادت باشم ؟
حالا یادت باشه یادت نره به یادتم
.
.
.
وقتی قرار شد من بی قرار تو باشم
ناگهان تو تنها قرار زندگی
ام شدی !
.
.
.
در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشتی .
الهی تنهاترین تنها کست در تنها ترین
تنهاییت تنهای تنهایت گذارد
.
.
.
گاهی دلم بی هوا ، هوایت را می کند . . .
هوای تو ، تویی که هیچ وقت هوایم را نداشتی !
.
.
.
وقتی تو نیستی همه نیستن ! نه که نیستن ؛ هستن ، ولی مثل تو نیستن
.
.
.
زندگی زیباست ، که گاه خاطره ای در میان خاطره ها ،
خاطره ی خاطره ها می گردد
.
.
.
دیگر همه نقطه ضعفم را فهمیدند
از من که چیزی میخواهند ، جان تو را قسم میخورند
.
.
.
این جاده یه من می خواهد و یه تو و یه جفت
دست گره خورده به هم ، آن هم از نوع کور !
.
.
.
دستاتو که میگیرم ، یه حس خوبی بهم دست میده
.
.
.
از من نپرس چقدر دوستت دارم ، اینجا در
قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست !
.
.
.
و من هنوز تو را مثل “تمام شد” مشق شبم دوست دارم …
.
.
.
پاییر یا زمستان چه فرقی میکند ؟
حضورت بهاری میکند سرزمین مرا !
.
.
.
حتی برکه ای کوچک هم نیستم که قرص ماه خوبم کند
تب تو گرفته ام ، پزشک چه میداند ویرووس نبودنت را ؟
.
.
.
پرستوی من تویی
می آیی بهار میشوم ؛ می روی،
پاییزم
عادت کوچ را فراموش کن
بیا و نرو
بیا و به من کوچ کن و فصلِ مرا بهار باش تا همیشه
.
.
.
بن بست دنیاست برای من آغوشت
اولین باریست که هراسی ندارم بگویم به بن بست رسیده ام !
.
.
.
حال من خوب است اما عالی می شوم وقتی که تو
با نگرانی در آغوشم می گیری و می گویی :
نه عزیز من ، تو خوب نیستی
.
.
.
به تو که فکر میکنم جوانه میزند آرزوهایم
.
.
.
باز هم “خیال” تو مرا “برداشت” !
کجا می برد نمی دانم ؟!
.
.
.
یک فرصت به من بده که غلط ببوسمت و تمام طول سال
را جریمه ام کن که از روی آن هزار بار تمرین کنم
.
.
.
در سرخ ترین لحظه اشک تشنه یک نگاه توام برای لبخندی دوباره
نظرات شما عزیزان: